چرا مکانیک کوانتومی نیازمند تعبیر است؟

اصلاً چرا مکانیک کوانتومی نیازمند تعبیر است؟ چرا برای فهمیدنش باید فلسفه را وارد کار کرد؟ چرا خودش نمی تواند برای خودش صحبت کند؟ چند دلیل را برمیشماریم.

1- حالت سامانه ی کوانتومی به وسیله ی معادله ی شرودینگر مشخص می شود، اما پاسخ معادله ی شرودینگر که همان تابع موج است با هیچ چیزی که میبینیم به طور مستقیم ارتباط ندارد. پس نخستین موضوع برای تعبیر این است که تابع موج نشان دهنده ی چیست؟ یک چیز واحد؟ گروهی از رویداد های همسان؟ مجوعه ای از چیز ها؟ مربع تابع موج احتمال را به دست می دهد، اما چگونه باید احتمال را تعبیر کرد؟ این جاست که به تعبیر نیاز داریم.

2- اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بر اجسام کوانتومی حاکم است – بنا به آن اندازه گیری همزمان جفت متغیر های هم یوغ ماند مکان و تکانه امکان پذیر نیست. اما آیا این تنها یک مسئله ی معرفت شناختی است یا جنبه های پنهانی از هستی شناسی نیز در آن یافت می شود؟ (معرفت شناسی به چگونگی شناخت چیز ها می پردازد، در حالی که هستی شناسی با موجودیت و هستی چیزها سروکار دارد.) باز هم به مسئله ای فلسفی و موضوعی برای تعبیر رسیدیم.

3- پارادوکس دوگانگی موج-ذره، یعنی اینه که اجسام کوانتومی هم سرشت موجی دارند و هم سرشت ذره ای، باید حل شود که این هم به معنی تعبیر و فلسفه است.

4- مهفوم هستی شناختی بر هم نهش همدوس چیست؟

5- آیا ناپیوستگی و جهش های کوانتومی واقعاً از جنبه های بنیادی رفتار سامانه های کوانتومی به شمار می روند؟ به طور خاص، ما فرونشست یا رمبش تابع موج یا برهم نهش همدوس در یک اندازه گیری را به عنوان رویدادی ناپیوسته ترسیم کرده ایم. اما آیا این رمبش لازم است؟

6- اصل همخوانی بور می گوید تحت برخی شرایط (مانند تراز های انرژی ای که خیلی به هم نزدیک اند) پیش بینی های مکانیک کوانتومی به پیش بینی های مکانیک کلاسیکی فرو کاسته می شود. این موضوع تضمین کننده ی آن است که در بیشتر مواقع از مکانیک کلاسیک برای پیش بینی درباره ی اجسام بزرگ مقیاس می توان استفاده کرد، اما آیا این اطمینان را می دهد که بتوانیم برای ابزار اندازه گیری هم از چنین خاصیت کلاسیکی استفاده کنیم؟

7- مفهوم جاناگزیدگی یا غیر موضوعیت کوانتومی را چگونه تعبیر کنیم؟ این موضوع پیامد های شگرفی برای فلسفه در بردارد.

 


بنده دانشجوی دکترای فیزیک ماده چگال از دانشگاه تربیت مدرس تهران هستم. حوزه مورد علاقه من فیزیک محاسباتی (به طور خاص نظریه تابعیت چگالی) و همچنین سیستم های توپولوژیک است.


There are no comments yet

  • سلام , مهمان
  • خروج
  • ورود

    Or use one of these social networks

This site is protected by wp-copyrightpro.com