شش کلمه ای که بیش از همه در دانش مورد سو استفاده قرار می گیرند

بسیاری واژگان و عبارات در دانش معنای متفاوتی از آنچه مردم استفاده می کنند دارد. بعضی دانشمندان معتقدند بهتر است که به جای استفاده از این واژگان که مورد استفاده مردم عادی هم هست، واژگان جدیدی به کار ببریم ولی احتمالا در صورت استفاده واژگان جدید، آنها هم مورد همین سو استفاده قرار می گیرند. راه حل، آموزش درباره تفاوت معنای این واژگان است.

 

 

۱. فرضیه (تئوری): این واژه بی شک بیشترین سواستفاده قرار گرفته. وقتی مردم عادی می گویند فرضیه، منظورشان یک جور حدس و گمان است. برای همین است که ضدفرگشت گرایان، می گویند «فرگشت فقط یک فرضیه است» در دانش، فرضیه، فکر و خیال یک دانشمند در یک لحظه نیست، بلکه از محک آزمون سربلند بیرون آمده و در جامعه علمی، به عنوان حقیقت پذیرفته شده. اگرچه هیچ وقت نمی شود یک فرضیه را اثبات کرد، با این حال به دلیل پشتیبانی مشاهده علمی از آن، «حقیقت» ش پذیرفته شده.

theory

۲. مدل: این هم یک واژه مشکل ساز است. به شکل ساده، مدل علمی، راهی برای اندازه گیری کمی دنیای پیرامون است که به ما در فهم بهتر رخداد ها کمک می کند. دانشمندان وقت بی پایانی را صرف مقایسه مدل های مختلف کرده و با در نظر گرفتن هر کدام و مطابقت ش با مشاهده علمی، سعی در تکمیل و بهبود مدل ها دارند. به عنوان مثال، مدل های تغییرات آب و هوایی، نتیجه مشاهدات ما از بایوسفر است که با روی هم ریختن داده های تجربی، ما را به تصویری کامل تر از روند این تغییر رسانده است. متاسفانه این مدل می گوید که بخش بزرگی از تغییرات آب و هوایی نتیجه فعالیت مخرب ما انسان هاست.

model_process

۳. شکاک: «شکاک باش ولی وقتی شاهدی یافتی، آن را بپذیر» این نقل قول از مایکل اسپکتر به خوبی نشان می دهد شکاکیت واقعی یعنی چه. در رسانه های امروز، کسی که شبه دانش را به جای دانش قبول می کند را شکاک می نامند. هدف از شکاکیت، پذیرفتن حقیقت گزاره ها با تکیه به شواهد علمی است ولی وقتی طرفداران شبه دانش، حتی با ارایه شواهد مثلا درباره گرمایش زمین قانع نمی شوند، دیگر شکاک نامیدن ش، اعتبار بیهوده دادن به آنهاست.

kep

۴. معنادار: این روزها این واژه علم آمار را زیاد می شنویم «از لحاظ آماری اختلاف معناداری وجود داشته» آن چه توجه نمی شود این است که معنادار همیشه به معنای مهم نیست. در دانش، وقتی یک پژوهش علمی به خوبی طراحی نشده باشد، می توان اختلاف معناداری مشاهده کرد که به ما هیچ نمی گوید جز اینکه همه متغیرها به خوبی کنترل نشده اند.

graph

۵. طبیعی: این واژه این روزها با سلامتی و طول عمر گره خورده. همه می خواهند بگویند محصول شان طبیعی است در حالی که این واژه تنها به معنای این است که از طبیعت آمده. مثلا آرسنیک طبیعی است ولی بعید است کسی بخواهد آن را وارد بدن ش بکند. حتی نمک و آب هم که طبیعی هستند اگر به قدر تعادل مصرف نشوند می توانند باعث مرگ شما بشوند. به علاوه بسیاری از شرکت های سودجو امروزه برای فریفتن مردم محصولات شان را طبیعی معرفی می کنند، مثل هومیوپاتی که محصول شرکت های داروسازی را غیرطبیعی و محصولات خودشان را داروی طبیعی معرفی می کنند.

 

۶.شیمیایی: حالا که صحبت از طبیعی شد، بهتر است درباره شیمیایی هم حرف بزنیم. همه جا می شنویم که این محصولات خوراکی مواد شیمیایی دارند و لابد نبایستی مصرف بشوند. در واقع شیمیایی بودن، صفت هر ماده ای است. شیمیایی یعنی ماده ای که موضوع تحقیق دانش شیمی است که در واقع همه مواد دنیا را شامل می شود. شیمیایی بودن به معنای مصنوعی بودن نیست.اکسیژن و آبی که نفس می کشید و می نوشید هر دو شیمیایی هستند.

nono

مشکل عمومی در اینجاست که آموزش مدارس، قوت علمی ندارد و از این جهت افراد فارغ التحصیل می شوند بدون اینکه درکی پایه از دانش داشته باشند. اینگونه ست که موفق می شوند بدیهیات را انکار بکنند.

 

برگردان دکتر دانیل جعفری

شش کلمه ای که بیش از همه در دانش مورد سو استفاده قرار می گیرند

 

 


بنده دانشجوی دکترای فیزیک ماده چگال از دانشگاه تربیت مدرس تهران هستم. حوزه مورد علاقه من فیزیک محاسباتی (به طور خاص نظریه تابعیت چگالی) و همچنین سیستم های توپولوژیک است.


There are no comments yet

  • سلام , مهمان
  • خروج
  • ورود

    Or use one of these social networks

This site is protected by wp-copyrightpro.com